دعواهایی خیابانی در ایران و دلایل آن
حالا دیگر حتی یک "نگاه چپ" هم برای نزاع خونین کافی است. برخی ناکارآیی هنجارهای اجتماعی را مقصر میدانند و برخی عوامل اقتصادی را در پایین آمدن "حد تحمل" دخیل میدانند. مسئولان سازمان پزشکی قانونی گزارش دادهاند که آمار پروندههای ثبت شده برای نزاع در سه ماهه اول سال جاری خورشیدی ۱۶۵ هزار و ۳۶۵ مورد بوده است. آمار نزاع در مدت مشابه سال ۱۳۹۱ برابر با ۱۶۱ هزار ۵۵۵ مورد بوده است. بدین ترتیب آمار سال ۹۲ افزایش نشان میدهد. کل آمار مربوط به سال ۱۳۹۱ برابر است با ۶۱۷ هزار و ۳۵۸ پرونده ...
بخش اعظم دعواهای خیابانی بدون تشکیل پرونده خاتمه پیدا میکند و طرفین با پادرمیانی مردم از هم جدا میشوند. در کنار این باید به خشونتهای کلامی که درگیری بدنی به دنبال ندارد هم اشاره کرد.
سردار احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، با اعلام این که نزاع در چند سال اخیر افزایش داشته، تاکید کرد: "افزایش نزاع تابع تورم، شرایط جوی و خشکسالی و در برخی از مناطق به علت مشکلات فرهنگی و کاهش آستانه تحمل افزایش یافته است که پیامد این امر بالا رفتن نرخ قتل در کشور است."
اغلب گفته میشود: "مردم به دلایل گوناگون دچار استرس هستند و مشکلات اقتصادی با تمام زیرمجموعههایش یعنی گرانی، بیکاری، زندگی چندشغلی برای تامین هزینهها و موارد بسیاری دیگر به درگیری و دعوا درخیابانها میانجامد." (عکس: دعوا در صف دریافت سبد کالا)
اوضاع نابسامان و بحران اقتصادی میتواند دلیلی بر کاهش تحمل و افزایش دعوا باشد. یافتهها نشان میدهند که در کنار رفاه متوسط، برخورداری نسبی از تامین اجتماعی و همچنین تحصیلات موجب كاهش درگيری میشود.
پرتاب شدن اقشار وسیعی به محدوده فقر و در نتیجه بازماندن کودکان این خانوادهها از تحصیل مرتب و یافتن شغل مناسب میتواند نسلی را تولید کند که گرایش بیشتری به اعمال خشونت در کوچه و خیابان داشته باشد.
حمید قویدل، كارشناس ارشد سازمان امداد و نجات هلال احمر معتقد است: "زور بازو و استفاده از آن برای به كرسی نشاندن و اثبات نظر خود، ویژه جوامع قبیله محور است". وی میافزاید: "تاریخ جامعهشناسی و علوم اجتماعی نشان میدهد رشد و گسترش شهرنشینی و پیدایش جوامع ارگانیكی، استفاده از تعقل و اندیشه برای حل مسایل را نیز به دنبال دارد."
زندگی در کلانشهرها با مشکلات بسیاری همراه است. ترافیک، رفت و آمد، آلودگیهای صوتی و تصویری، انبوه جمعیت و بالاخره در سالهای اخیر آلودگی کلافه کننده هوا. همه اینها باعث شده است تا شهروندان از قدرت تحمل کمتری برخوردار باشند.
اروینگ گُفمان، جامعهشناس کانادایی در مورد عامل تنظیمکنندهی رفتار اجتماعی از واژه "بیاعتنایی محترمانه" استفاده میکند. در محیطهای عمومی همچون مترو، اتوبوس و یا پشت چراغ قرمز در درون اتومبیل، انسانها لحظهای همدیگر را برانداز میکنند و سپس به جایی دیگر خیره میشوند. این رفتار در ایران کاربرد ندارد و حتی "چشم در چشم" شدن نیز عامل دعواهای خونین و حتی قتل میشود.
شناور شدن ارزشهای فرهنگی و ناهمسازی هنجارهای رفتاری در ایران باعث شده که وجه مشترک شهروندان در شکل دادن یک زندگی اجتماعی به سامان مختل شود. این اختلال با بروز کوچکترین عدم تفاهم یا اصطکاک علایق و منافع، خود را در شکل خشونتهای کلامی و فیزیکی بروز میدهد. (عکس: دعوا در صف طرح سلام سینما، روز استفاده رایگان از سینما)
ریشه نزاعهای خیابانی در عدم کنترل خشم و هیجانات لحظهای است. در دهههای گذشته نه تنها هیچکدام از نهادهای آموزشی جامعه (خانواده، مهد کودک، دبستان، دبیرستان) به موضوع کنترل خشم نپرداختهاند، بلکه در روندی معکوس در کل جامعه به خشم و پرخاش دامن زده شده است.
بين "جوان بودن" و شروع نزاع و درگيری رابطه مستقيمی وجود دارد، يعنی تعداد و دفعات نزاع و درگيری رابطه مستقمی با سن و سال افراد دارد. اکثر نزاعهای خیابانی در سن "۱۶ تا ۳۵ سالگی" روی میدهد.
خشونت به احساس ناامنی در درون جامعه دامن میزند. وجود حتی چنین "احساسی" باعث میشود که شهروندان خود را به "سلاح" مجهز کنند. امروزه بسیاری از جوانان ایرانی با خود سلاح سرد و چاقو حمل میکنند که در بسیاری از نزاعهای خیابانی نیز از آن استفاده میشود.
طبق آمار بیش از ۵۰ درصد از قتلهای احساسی و اتفاقی به وسيله سلاح سرد صورت میگیرد. قتلهای احساسی و اتفاقی به قتلهايی گفته میشود که در آن شخص با نقشه قبلی به قتل اقدام نکرده است و دراين موارد اگر فرد قاتل سلاح سرد به همراه نداشت هرگز قتلی انجام نمیشد. باید افزود که طرح ممنوعیت ساخت، حمل و نگهداری و فروش سلاح سرد اکنون سالهاست که در مجلس شورای اسلامی مسکوت مانده است.
برگرفته از : دویچه وله فارسی
|